در وصف سید ضیا هاشمی؛
پنجه بر رخ آفتاب نکشیم!

“صبح خرد”؛ روایت جاودانگی نور سید ضیا به نگارش”داریوش جهانبین”……….
بر رخ آفتاب پنجه مکش
که این خورشید، سایهتاب نیست
و روشنایی، رسم ابدی اوست…
بیوگرافی: دکتر سید ضیا هاشمی، چهره وزین جامعهشناسی ایران ؛ دکتر سید ضیا هاشمی در دامان دامنههای زاگرس و خطه دلاور پرور بویراحمد، در خانوادهای فرهیخته پرورش یافت. فرزند معلم، با ریشههایی استوار در صداقت و مهرورزی. تحصیلات عالی خود را با رتبه اول کنکور سراسری در دانشگاه تهران در رشته جامعهشناسی از لیسانس تا دکترا گذراند و از همان ابتدا جزو چهرههای سرآمد علمی و اجتماعی بود. بیش از بیست سال استاد دانشگاه تهران و پژوهشگر برجسته، معاون جهاد دانشگاهی واحد تهران، مدیریت در موسسه مطالعات اجتماعی دانشگاه تهران ، شورای عالی انقلاب فرهنگی، معاون وزیر فرهنگ وارشاد ومدیرعامل خبرگزاری ایرنا، معاون وسرپرست وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ، مشاور وزیر فرهنگ وارشاد ، رایزن فرهنگی در کشورهای اسکاندیناوی و هم اکنون معاون فرهنگی و اجتماعی معاون اول ریاست جمهوری؛ نمونهای بارز از پیوند علم، اخلاق و مدیریت.
نام او همواره مترادف با انصاف، دیانت و تخصص بوده و هست.
اولین دیدار و شوق جامعهشناسی:
آشنایی من با دکتر هاشمی، سرآغاز مسیری بود که شوق جامعهشناسی را در وجودم شعلهور ساخت. در پانزدهسالگی افتخار شاگردی او را یافتم؛ جوانی که بهجای سخنرانی، با رفتار و منشاش درس زندگی میداد. صداقت و نورانیت کلامش، دید تازهای به انسان و جامعه به من بخشید. امروز، هر آنچه در مسیر علم و پژوهش به آن دل بستهام، ریشهاش در همان جرقههای نخستین برخورد با اوست.
همکاری در جهاد دانشگاهی و موسسه مطالعات:
سالیان بعد، مقام شاگردی به همکاری بدل شد؛ در جهاد دانشگاهی تهران و سپس موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران، همواره او را الگوی تلاش، فروتنی و وجدان کاری یافتم، و هر روز بیشتر به بزرگی شخصیت حقیقی و علمی او ایمان آوردم.
همراهی در وزارت علوم و ایستادگی در طوفان:
دورانی که بار مسئولیت وزارت علوم را بر دوش داشت، لحظهای از تدبیر، متانت و باور به نور حقیقت دور نشد.
در شبهای پرحادثه و زیر فشار بیامان، هنگام نوشیدن چای در خلوت اتاقش، باز آن جمله همیشهاش را تکرار کرد:
«نور راه خودش را پیدا میکند؛ حتی اگر ابرها لحظهای مانع شوند.»
در سختترین شرایط، اعتماد به مسیر و خدمت صادقانه، هیچگاه از چهرهاش زدوده نشد.
حسادتها و تخریبهای ناجوانمردانه؛ زخمی بر پیکره سرمایه انسانی استان:
اما دریغا که در سایهسار این همه خدمت، همیشه برخی حسادتهای تلخ و تخریبهای ناجوانمردانه سایه افکندند. چگونه میتوان باور کرد که سرمایهای چنین ارزشمند برای استان کهگیلویه و بویراحمد، بهجای تقدیر و حمایت، آماج بیمهری، کجاندیشی و بدخواهی قرار گیرد؟
حسودان، با کلام ناروا و کنشهای مخرب، کوشیدند خورشید را پشت ابر ببرند، اما آفتاب را نه با غبار میتوان پوشاند و نه با کینه خاموش کرد.
دکتر سید ضیا هاشمی، همواره با وقار و صبوری، خاموشکنندهی هیچ نوری نبود و تنها با منش انسانی و رواداری، پاسخ همه را به نیکی داد؛ و چه نیکوست که امروز همه میدانیم حقیقت و نیکی ماندگار است و نام نیک در دل و تاریخ باقی خواهد ماند.
جمعبندی:
دکتر سید ضیا هاشمی برای من نه فقط یک استاد، بلکه نوری است خاموشناشدنی؛
نماد عقل، اخلاق، دیانت و مردمداری در روزگار ما.
هرجا که نام او باشد، مهر، دانایی و پاکدامنی جاری است
و یادش، تا همیشه بهخاطر آنان که حقیقت را میشناسند، روشن خواهد ماند.
پس پنجه بر رخ آفتاب مکشیم
که این نور، خاموششدنی نیست
و مهر نام نیک،
تا همیشه در دل و تاریخ خواهد ماند.
برچسب ها :داریوش جهانبین ، صبح خرد ، ضیا هاشمی
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0