کهگیلویه وبویراحمد و فاجعه ای به نام ؛مدیریت محیط زیست !

“تحریریه صبح خرد”، اداره کل حفاظت محیط زیست استان در راستای وظایف ذاتی خود،اهداف کلان گنجانده شده در قانون اساسی و برنامه های شش گانه کنونی توسعه کشور نقش بسیار مهمی در بهبود سیمای طبیعی استان و نیز کیفیت زندگی ساکنان این استان دارد.

حفاظت از گونه های گیاهی و جانوری در معرض خطر و یا در آستانه انقراض و بهبود شرایط برای کمک به رشد و تکثیر آنها،حفاظت دقیق از مناطق گوناگون تحت مدیریت در استان که شامل ذخیره گاه زیست کره کم نظیر دنا و چندین منطقه غنی حفاظت شده،تعداد زیادی منطقه شکار ممنوع و نیز نظارت بر شکار غیرقانونی در مناطق آزاد از وظایف ذاتی این سازمان می باشد.
مزید اطلاع خواننده گرامی،استان کهگیلویه و بویراحمد همزمان دارای دو اقلیم متفاوت گرمسیری و سردسیری می باشد.این تفاوت اقلیم خدادادی باعث شده که شاهد یک تنوع کم نظیر از گونه های کمیاب جانوری و گیاهی باشیم.جانوران کمیاب چون خرس ها، انواع گربه سانان چون پلنگ و گربه وحشی،گرگ،گراز،کل و قوچ و … که نشان از یک اکوسیستم پویا و دیرینه در این سرزمین زیبا دارد.تنوع گیاهی این کهن بوم نیز شایان توجه می باشد به طوری که یکی از بهترین و گسترده ترین پوشش های گیاهی کشور در این استان قرار دارد و حجم پوشش بعد از استان های شمالی در کشور کم نظیر می باشد.
در حوضه محیط زیست انسانی و مواردی چون نظارت بر استقرار واحدهای گوناگون صنعتی،خدماتی و معادن،رسیدگی به تخلفات صنایع گوناگون مستقر در استان در زمینه های تولید انواع آلایندگی مربوط به هوا،خاک و آب با پشتوانه قوانین قدرتمندی چون قانون هوای پاک ،قانون جلوگیری از آلودگی خاک و … نظارت بر جایابی و ساخت جایگاه های دفع و دفن پسماند های شهری و روستائی و پایش لحظه ای نحوه اداره آنها و ده ها خدمات دیگر همگی در چهارچوب وظایف این نهاد پرمشغله و حساس می باشد.
انچه در بالا نگاشته شد تنها گوشه ای از وظایف روزمره این نهاد پرقدرت و حساس می باشد.

اما آیا آنچه این روزها در اداره کل حفاظت محیط زیست استان می گذرد با سطح دغدغه مندی دوستداران محیط زیست و به خصوص گروه های مردم نهاد حامی آن هم خوانی دارد؟
رتق و فتق عادی این امور و انجام صحیح وظایف در کنار همکاری نهادهای مردمی و دیگر سازمان ها نیازمند یک سازمان چالاک،دغدغه مند و مهمتر از همه علم محور بوده که سوگمندانه آن را این روزها کمتر میبینیم.سازمانی که این روزها انجام وظایف روتین و ذاتی اش تحت الشعاع باند بازی های بی ارزش قرار گرفته، نیروهای توانمند گاها به دلیل باند بازی عجیب گروه حاکم بر اداره کل و تنگ نظری حلقه تنگ مدیریت این اداره کل به حاشیه رانده شده اند.

به کارگیری نیروها در کارهای غیر تخصصی ضربه کاری بر پیکره اداره کل وارد و عملا شرایط را برای فعالیت مفید نیروهای دلسوز حاضر در این سازمان تنگ نموده است.سازمانی که باید حافظ محیط زندگی در این استان باشد به دلیل ناتوانی ذاتی خود به یک سازمان خنثی و بی مصرف تبدیل شده است.

روند رو به تزاید اخبار ناگوار از محیط زیست طبیعی و انسانی در این روزها همگی موید این سخن می باشد. افکار عمومی خواهان پاسخ به این سوال مهم هستند که بعد از آتش سوزی مهیب سال ۱۳۹۹ در منطقه خائیز به عنوان یکی از غنی ترین مناطق دارای پوشش جانوری و گیاهی مناطق گرمسیری استان چرا باید شاهد حریق گسترده تری باشیم که خود به آیینه تمام نمای بی کفایتی مدیر و تیم همراه آن بدل گشته است. مدیر این اداره کل باید فعالیت های ملموس خود در سه سال مدیریتش برای جلوگیری از آن حادثه تلخ را بیان نماید.امری که جوابش چیزی جز هیچ بزرگ نخواهد بود. آتش سوزی های مناطق حفاظت شده باشت نیز از همین قبیل پرسش ها می باشند.
کلی نگری و عدم دلسوزی در صدور مجوزهای واگذاری بی حد و حصر و نبود آگاهی بخشی عمومی در تاراج معادن شن و ماسه رودخانه ای استان عملا راه را برای نابودی بستر رودخانه های استان و کوه خواری گسترده معادن شن و ماسه کوهی فراهم آورده است در حالی که محیط زیست می تواند مانع بزرگی در این مسیر خطرناک باشد که متاسفانه در این دوره تشدید شده است.
نبود تعامل صحیح با اداره کل صمت استان در ایجاد محدودیت و یا حتی تعطیلی کارخانجات مازاد شن و ماسه برگی دیگر از کارنامه خالی مدیریت کنونی اداره کل حفاظت محیط زیست استان می باشد.
نبود تعامل با صنایع بزرگ و آلاینده نفتی در استان و به خصوص شهرستان های گچساران و بهمئی جهت استفاده از امکانات آنها در هنگام حوادث محیط زیستی و نیز کمک به بهبود شرایط محیط زیست این شهرستان ها از این قبیل موارد می‌باشد.
نبود عزم لازم جهت حل بحران جایگاه های زباله در اکثر شهرهای استان که خود نمادی دیگر از بی کفایتی آقای جاودان خرد و تیم همراه او می باشد.در باب موارد و مشکلات ذکر شده و ده ها مورد دیگر که خود مثنوی هفتاد من می باشند،ایا عاملی جز انحطاط سیستم مدیریتی این نهاد قدرتمند را میتوان متصور بود؟
ضعف در آموزش پرسنل جهت هماهنگی با جدیدترین تحولات زیست محیطی جهانی و مهمتر از آن نبود انگیزه کاری به دلیل حاکم بودن باند بازی های سخیف در چینش نیروها در جایگاه های تخصصی،سبب شده است نیاز به تغییر مدیریت نالایق و ناتوان آن و صد البته عدم حضور چهره های تکراری و امتحان پس داده قبلی که مدیریت ضعیف کنونی ادامه همان مدیریت ها بوده است،به یک خواست عمومی بدل شود.
در پایان امید بر آن داریم با تغییرات آنی و لازم، دمیدن یک هوای تازه را در محیط زیست استان شاهد باشیم.