“یک استان استاندار”

“صبح خرد”  کانال “گلبونگ”  نوشت؛  در حالی که کابینه در تهران در تعلیق و شکست پیشاپیش به سر می برد و قرعه فال وزارت کشور به نام یک گزینه محیرالعقول زده شده است در کهگیلویه و بویراحمد چانه زنی و خیالپردازی حول استانداری با شدت و حدت ادامه دارد و خواجگان کهگیلویه و بویراحمدی در بند توهمات خود فعلا سر خوش هستند. حتی قبل از معرفی گزینه وزارت نیز گمانه زنی و راه اندازی کارزار در جریان بود اما حالا این کارزار های خانوادگی شدت گرفته است و بعد از این نیز ادامه پیدا خواهد کرد.

نه فقط کسانی که سابقه فرمانداری و مدیرکل ستادی در کارنامه دارند خود را بالفعل استاندار می دانند که هر کس یکبار از شیر آب حیاط استانداری آب نوشیده باشد نیز خود را مستعد استانداری می بیند و برای آن حلقه های لابی دو و سه نفره تشکیل می دهد.

کابینه ی دولتی که با مومنی و دنیامالی بسته شده است هیچ حرفی برای گفتن نمی گذارد که حالا به استانداران و فرمانداران آن امیدوار بود. این وسط آن چه باز هم سرشان بی کلاه خواهد ماند مردمی است که با هزار آرزو و امید رای به دولتی دادند که قرار بود نماد و سمبل تغییر باشد ولی خیلی زود مبتلای یاس و ناامیدی شده اند.

لابی و پیگیری حق هر فردی است منوط به دارا بودن شرایط ابتدایی و نه اینکه هر کس به صرف استخدام در مجموعه وزارت کشور و سابقه بخشداری، تغییر دولت آنها را به دست پاچه کرده است و به صرافت انداخته تا نام خود را در لیست عاشقان لیلی بیاورند ولی غافل از اینکه «برد گپو نشانه نزدن است».

ابتذال در سیستم مدیریتی در سال های اخیر و بویژه در استان که افراد ضعیف و ناکارآمد به مدد حمایت نمایندگان و دست و پا زدن های مرسوم و معمول به مدیریت میرسند سبب شده است هر کس در خلوت با خود بگوید من برای هر پستی چه کم از دیگری دارم. 

شاید هم حق با همین گروه افراد باشد و حساب و کتاب چیزی جز سیاست الابختکی و شلوغ کاری چیز دیگری نباشد و کار از نقد و توصیه گذشته باشد.