تاریخ انتشار : سه شنبه 11 بهمن 1401 - 9:36

جشنگاه سده؛

“سده” طلایه ی نوروز نوبهار

“سده” طلایه ی نوروز نوبهار
در باب فلسفه ی "جشن سده" ، به شماره ی «صد» وجوه نام و تعابیر مختلفی آمده است: در التفهیم بیرونی ص ۲۵۷ آورده که وجه اشتقاقی که اصلی می نماید این است که جشن «سده» که در دهم بهمن ماه می گیرند«درست پنجاه روز است و پنجاه شب. صد روز پس از آغاز زمستان پنج ماهه بُوَد ( چه ایرانیان باستان، سال را به دو بخش، تقسیم می کردند: تابستان هفت ماهه و زمستان پنج ماهه)اشاره به گذشتن صد روز پس از آغاز زمستان است

“صبح خرد”؛” سروش درست”/ واژه سَدَه مرکب از [ سد= یا صد+ ه پسوند نسبت ] اسم مرکب و به معنای منسوب به عدد صد یا سد- پارسی قدیم- است.
در باب فلسفه ی این جشن، به شماره ی «صد» وجوه نام و تعابیر مختلفی آمده است: در التفهیم بیرونی ص ۲۵۷ آورده که *وجه اشتقاقی که اصلی می نماید این است که جشن «سده» که در دهم بهمن ماه می گیرند«درست پنجاه روز است و پنجاه شب. صد روز پس از آغاز زمستان پنج ماهه بُوَد ( چه ایرانیان باستان، سال را به دو بخش، تقسیم می کردند: تابستان هفت ماهه و زمستان پنج ماهه)اشاره به گذشتن صد روز پس از آغاز زمستان است.
پس از بررسی در منابع مختلف، ظاهراً این وجه تسمیه و هنگام اصلی جشن مزبور در عهد ساسانیان «سده» و نام و مشابه تا مدتی پس از آن نیز شناخته شده بود، و از طرفی به واسطه ی انتقال «اندرگاه» یا «پنجه ی دزدیده» از پایان اسفندارمذ و سیر آنها در ماه ها به مرور زمان و رسیدن به اواخر آبان ماه، فاصله‌ی اول آبان ماه(آغاز زمستان پنج ماهه) و دهم بهمن دیگر صد روز نبوده، بلکه صد و پنج روز می شده است. بنابراین ظاهراً، بعضی به حساب قهقرایی، از دهم بهمن ماه را به جلو شمرده و برای شمارش صد روز، پنجم آبان را آغاز زمستان(قدیم) فرض کرده اند. بعضی قصور کرده اند که اصل چنین بوده است. چنانکه بیرونی در آثارالباقیه، ص ۱۳( حاشیه برهان قاطع، چ معین، ذیل- ۲۲۷) آورده رجوع کنید به جشن سده در نشریه شماره دو انجمن ایران شناسی، ص ۲، جشن سده) دهمْ روز از بهمن ماه، که روزِ جشنی و عیدی بزرگ از پارسیان بوده است. «صَدَقْ» معرب آن است، و صد که[معادل] دو پنجاه است؛ پارسی ست. به مانند شصت که دو سی ست و به سین آمده. گویند از آن عید تا عید نوروز پنجاه شب و پنجاه روز بُوَد.
وجه دیگر، آمده که چون اولاد آدم به صد رسیده بود به سده معروف شده است. در آن شب آتش بازی کردند و کوه های آتش از هیمه و چوب برافروختند. و بعضی این جشن را به فریدون نسبت داده و چنین گفته اند.
عنصری سروده است:
سده جشن ملوک نامدار است/ زِ آفریدون و از جَم یادگار است( از آنندراج)
گویند واضع این جشن
«کیومرث» بوده است. این پادشاه، صد فرزند پسر و دختر داشت. چون به حد رشد و تمیز رسیدند، در شب روز دهم، جشنی گرفت و همه را کدخدا کرد. کیومرث فرمود که آتش بسیار برافروختند و بدان سبب تعدد و تعداد صد پور و دخت، آن را سده می گویند.
بعضی، هوشنگ پور سیامک را خالق سده می دانند. علت نامگذاری آن پنجاه روز و پنجاه شب مانده تا عید نوروز است. مجموعا عدد صد می شود و بدین سبب، سده نامیده و معروف شده است (التفهیم).
در قدیم صد را به سین می نوشتند(رشیدی). جشنی از جشن های مغان که روز دهم بهمن ماه است. (غیاث).
وینک بیامده است به پنجاه روز پیش/ جشن سده طلایه ی نوروز نوبهار
( منوچهری).
آفریدون همان روز که ضحاک را بگرفت ملک بر وی راست گشت جشن سده بنهاد(نوروزنامه)
آتش و مهار آن زندگی بشر را تحت تأثیر قرار داد. ایرانیان با زندگی در کنار آتش، در آرامش و رامش هستند.
از روزی که ایرانیان، قدرت مهار آتش و نحوه ی بهره بردن از گرمی و فروغ یکی از عناصر اربعه، را آموختند زندگی شأن دگرگون گشت. پیشرفت با پدیداری به نام آتش سرآغاز روشنایی تمدن بشری ست.
ایرانیان “روز دهم بهمن ماه”  هر سال- در واپسین شب چله ی بزرگ، در پاسداشت مهار آتش؛ جشن می گیرند.

دادار دادگر جهان آفرین را سپاس و پاس می دارند.  اهورا را ستایش و نیایش می کنند که آنان را فروغی چنین شگرف، پیشکش و هدیه داد.
جشن سده یادگار هوشنگ و کهن ترین جشن ایرانیان  است.
همه ساله؛ جشن سده در بسیاری از شهرهای ایران زمین، در بخشی از روستاهای کردنشین، لرنشین و نیز در پاره ای از روستاهای کهگیلویه و بویراحمد برگزار می گردد.
در غروبِ چنین روزی، توده ای از هیزم، انباشته شده و آتشی بزرگ افروخته شود.فروغ آن تاریکیِ شب و اَهریمنی اَهرمن را بزداید.
آرزومندیم این جشن زیبا و پُرمحتوا، همانند جشنگاه چهارشنبه سوری، شو چله، چاله گرمْ کنون، نوروز و سیزده وَدَر، در سراسر ایران، به بهروزی و پیروزی فراگیر گردد و چون رود سرازیر!
تقویت، ترویج و تبیین فرهنگ و تمدن ایرانی، وظیفه ی تمامی مردمان این سرزمین متمدن و کهن است. پاس و سپاس آیین های پر مفهوم ایرانی، فعالیت فرهنگی با درونمایه ای زیباست. چنین آیین هایی بزرگی، فرهنگ ایرانی را در تقابل با کژ اندیشی دشمنان ایران و ایرانی، هویدا می کند. پاسداشت جشنگاه سده، بزرگداشت روشنایی و غلبه بر ظلمت و تاریکی اهریمنان تار اندیش دژخیم این سرزمین اهورایی ست.
حکیم ابوالقاسم فردوسی خردمند، در سرآغاز و نحوه ی پیدایش جشنگاه سده در هفت لشکر یا شاهنامه چنین نیک، می سراید:
یکی روز شاهِ جهان سوی کوه
گــذر کـرد با چند کـس همگروه
پدید آمد از دور چیزی دراز
سیه رنگ و تیره‌تن و تیزتاز
دوچشم از بَرِ سر چو دو چشمه خون
ز دود دهانش جهان تیره‌گون
نگه کرد هوشنگ باهوش و سنگ
گرفتش یکی سنگ و شد تیز چنگ
به زور کیانی رهانید دست
جهانسوز مار از جهانجوی جست
برآمد به سنگ گران سنگ خُــرد
همان و همین سنگ بشکست گرد
فروغی پدید آمد از هر دو سنگ
دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ
نشد مار کشته و لیکن ز راز
ازین طبع سنگ آتش آمد فراز
جهاندار پیش جهــان آفرین
نیایش همی کرد و خواند آفرین
که او را فروغی چنین هدیه داد
همــیـن آتش آنگـــاه قبله نهاد
بگفتا فروغیــست این ایزدی
پرستید باید اگر بخــردی
شب آمد برافروخت آتش چو کوه
همان شاه در گرد او با گروه
یکی جشن کرد آن شب و باده خَورد
سده نام آن جشن فرخنده کرد
ز هوشنگ ماند این سده یادگار
بسی باد چون او دگر شهریار
کز آباد کردن، جهان شاد کرد
جهانی به نیکی ازو یاد کرد

دهم بهمنگان، جشنگاه سده، بر تمامی مخاطبان جان در جای جای جهان همایون بادا!

سروش درست
جشن سده
دهم بهمن ماه ۱۴۰۱خ.
یاسوج زمهریری

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.