بهترین و مطلوب ترین گزینه اندرزیان
مجتبی اندرزیان در نشست شورای وحدت مطرح کرد ؛
انتخابات کهگیلویه بر اساس رای قومی ،قبیله ای است /زير پوست كهگيلويه آسيب هايي هست كه شماي تهران نشين نمي بينيد
به گزارش“صبح خرد”، اندرزیان صحبت های خود را در دوبخش بدین شرح ارائه داد؛ بخش اول صحبت ها: انسان از شر دروغ، ريا، قدرت طلبي، بداخلاقي و هرآنچه بد است، پناه ميبرد به راستي، درستي، خوش اخلاقي، پاكي و هرآنچه خوب است.
اعوذبالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
دوكليد واژه از طرف شوراي وحدت بعنوان همفكران توسط حاج آقاي پناهي و حاج دانشي مطرح شد: ١- عزيزان همسو و ٢- ياران انقلابي
در ابتدا من صراحتاً اعلام كردم كه همسو نيستم و همخوني با شوراي وحدت ندارم اما حضورك بخاطر كهگيلويه و براي دردهاي كهگيلويه هست. در مورد انقلابي بودن هم سوال اين بود كه تفسر شوراي وحدت از انقلابي بودن چيست؟ ابتدا تاريخچه اي از مفهوم واژه انقلاب و ورود آن به ادبيات سياسي توسط كانت و اطلاق اون به دگرگوني هاي سياسي پس از انقلاب كبير فرانسه كه جامعه از ساختارهاي فئوداليسم، مالكيتي و ارباب- رعيتي عبور كرد و پس از جمهور سوم به دموكراسي و مردم سالاري روي آورد، در ادامه انقلاب اكتبر رخ داد و سپس انقلاب اسلامي بعنوان مهم ترين رخداد سياسي در تاريخ اتفاق افتاد. اونجايي كه جامعه از معنويت تهي ميشد و فرودستان به كف خيابان اومدند و انقلاب كردند.
در ضمن انقلاب سخت ترين رخداد سياسي هست و هيچ جامعه اي از سو خوشي انقلاب نمي كند بعبارتي قبل از انقلاب ٥٧ شرايط بسيار بد بود كه انقلاب رخ داد و اينكه در گوشه و كنار گفته ميشود قبل از سال ٥٧ شرايط مناسب بود همين واژه انقلاب آن را نفي مي كند. علاوه بر آن انقلابها هميشه پويا هستند و هيچگاه در مفاهيم زمان امقلاب نمانده اند، و هرلحظه سعي ميكند جهت سعادت جامعه قدم بردارد. در كنار اينها تمايز انقلاب اسلامي نظريه ولايت فقيه است تفسير من آنست كه بمانند يك ليوان ميتوان در آن آب ريخت، چاي ريخت، شير و قهوه ريخت مهم اينه كداميك به مذاق شخص خوش بياد و خود ليوان نشكند بنابراين در نظريه ولايت فقيه كه ثمره تلاشهاي فيلسوفان شرقي سهروردي و ملاصدرا پس از حكومت ديني پيامبر كه رهبري از آن بعنوان قله تعريف ميكرد، مطرح شد و اگرچه امام علي ٤/٥ سال حكومت كرد اما همش درگير جنگ بود تا اينكه با انقلاب اسلامي امام خميني بعنوان ولي فقيه مطرح شد و با راي ٩٨/٢ درصد بعنوان متولي امت شناخته شد. حال در ساختار انقلاب اسلامي كه در آن ميتوان پذيرش همه فلسفه هاي سياسي را داشت ما به ازاي آنكه اصل ولايت فقيه بماند.
همه اينها را گفتم كه بگويم همسو نيستيم و آنچه من بعنوان گام دومي از نتايج انقلاب اسلامي ميبينم با فلسفه آن در ايتدا همخواني ندارد. عزيزي فرمود ما از بركات انقلاب بهره مند شده ايم، من ميگويم ما نتوانستيم همگام با انقلاب توسعه سياسي داشته باشيم و هنوز انتخابات ما براساس راي قومي و قبيله اي است. من باور برآنست كه اگر بخواهيم بر همان چارچوب سال ٥٧،بمانيم پس انقلابي نيستيم. انسان انقلابي لحظه به لحظه پويا هست. حاجي آقاي دانشي فرمودن شوراي وحدت محوريت روحانيت هست، من اين را نميتونم بپذيرم بايد در كنار گفته بشه كه شوراي وحدت چه فلسفه سياسي دارد؟ در مسائل اقتصادي فلسفه ش دولتي- دستوري است، يا فلسفه اقتصاد بازار و بخش خصوصي است يا تلفيق آنها؟؟ در زمينه فرهنگي چه فلسفه اي دارد؟ رويكرد مشاركتي دارد يا انحصاري؟ مقيد به فرهنگ هاي سنتي هست يا مدرن؟ اينكه محوريت روحانيت باشه همين الانم هست و خود انقلاب اسلامي روحاني محور و مذهبي هست. صرف ثبت نام نشان دهنده آنست كه ما خواهان انقلاب اسلامي و نظريه ولايت فقيه هستيم اما بحران داريم و بخاطر بحرانها اومديم حرفمان را بزنيم. اينها را گفتم كه به اين نتيجه برسم كه من همخواني با شوراي وحدت ندارم.
مسئله بعدي در مورد برنامه ها كه فرموديد صحبت شود. بنده در تريبونهاي مختلف گفته ام اينجا هم ميگويم. ما در سه سطح برنامه ريزي كرديم، سطح اول مناطقي هست كه در بن بست هستند مانند مناطق ليكك- بهمئي، لنده، ديشموك- چاروسا- قلعه رييسي و سرفارياب بعنوان مناطق بي برخوردار كه هيچ امكاني ندارد در آنها كارآفريني و طرح اشتغالزتيي تعريف كرد بلكه بايستي دولت در فلسفه سياسي جامعه گرا (سوسياليسم) سرمايه گذاري كند و تضمين خريد نمايد مثل بنياد علوي، يا پتروشيمي دهدشت كه بجاي دهدشت درليكك اخذاث شود و طبقه كارگر وا به رفاه برساند.
سطح دوم دهدشت و چرام هست كه جامعه بايست به سمت كارآفريني برود. هفته گذشته سايت كبنا مطلبي آورد كه بيشترين تقاضاي استخدام دولتي مربوط به استان كهگيلويه و بويراحمد بود. ما بايد به صراحت با جامعه صحبت كنيم كه دولت ظرفيت اينهمه تقاضا را ندارد و جامعه بايستي كارآفرين شود. سطح سوم در گفتمان ملي نگاه دولت رفاه است شامل ماليات پلكاني، بهداشت و درمان رايگان، بورسيه نخبگان دكترا و غيره… چون ميفرماييد وقت من رو به اتمام هست چند نكته را عرض كنم چون دوستان بداخلاقي هايي كردند. ببنيد جناب آقاي نجات نيا، همه جوانان اعتقاد دارند كه رشد شما نتيجه ارتباط و رانت بوده نه براساس تخصص و شايستگي. نكته ديگه اينكه حضرت آقا من دست شما را ميبوسم، جامعه انتظار دارد شما اقدامي انقلابي انجام دهيد و فضا را براي جوانان خالي كنيد. من يكبار در حضور ايشان گفتم شرمم ميشه كه تا ساعت ١:٣٠ شب فوتبال نگاه كنم و صبح ساعت ١٠ بيدار بشم و بگم ابن پيرمرد ٧٠ ساله چه كرد براي من؟ نه خير… اما آقاي موحد خسته نباشيد، من گفتم هرچه توسعه انساني در اين سالها شهرستان و استان داشته مديون شما هست، اما اكنون جامعه از شما خسته است و انتظار دارد جوانان حمايت كنيد.
والسلام عليكم
بخش دوم صحبت ها:
بسم الله الرحمن الرحيم
عرض كنم كه نكته اي كه شيخ پناهي مكرر ميفرمايند ارائه برنامه است و دوري از بداخلاقي. از طرفي همه عزيزان نقد ميكنند، حتي نماينده كنوني هم نقد مي كند. ببينيد پايين ترين سطح جامعه تا مديران و مسئولين فقط نقد ميكنن، اون چيزي كه مهم هست نقد همراه ارائه راه حل هست. من عرض كردم و تاكيد ميكنم براي كهگيلويه اينجا حاضر شدم و تا آخر هم ميمانم چون آمده ام حرفم را بزنم.
الان آقاي پيشوا فرمودن شما راي نداريد و مردم نميخوان، بله ميدانيم مردم گرفتار راي طايفه اي و عشيره اي هستند. تحليلي كه ما داريم اينست چون حوزه تك نماينده اي است رقابت قومي و قبيله اي مي شود اما اگر حوزه دو نماينده شود راي براساس انديشه و تفكر خواهد بود. در مورد مسئله هم سو نبودن اين نكته باز ميگم شوراي وحدت مشخص كند منظورشان از انقلابي بودن چيست آيا مقيد بودن به همان چارچوب ٥٧ هست يا پويايي دارد. ما الان مسائل هوش مصنوعي، اقتصاد دانش بنيان، شبكه هاي اجتماعي و غيره را داريم. ما الان نسل شبكه خاي اجتماعي وا داريم كه به راحتي با همديگر دوست ميشن، مسئله مرگ و ترس از مرگ براشون مطرح نيست. لازمه ش اينه كه مفهوم انقلابي پويا باشد و بتواند جامعه را درك كند.
نكته بعد در مورد مسئله اي كه آقاي دكتر نبوي داده فرمودن در مورد بانك ها، من دقيق داشتم گوش ميدادم ببينم آيا ايشون راه حلي دارند اما فقط نقد كردند (همزمان دكتر نبوي زاده: من گفتم بانكها از فلسفه وظايف خودشون خارج شدن. من: راه حل شما چيست؟ نبوي زاده: اصلاح قانون. من: چه اصلاحي؟؟ سكوت)…. من ميگم اين اصلاح به اين شكله: جامعه كهگيلويه هرزمان به بانك مراجعه مي كند براي تسهيلات با اين پاسخ روبرو ميشه كه ما منابع نداريم و بايد ياسوج يا تهران منابع مالي آزاد كند. قانون ميگه سرمايه گذار ميتواند هرجايي خواست پول را در گردش قرار دهد، اما نماينده مي تواند اين قانون را اصلاح كند و سرمايه گذار را ملزم كند در هر جايي سرمايه گذاري كرد، آنجا درآمدش را به گردش در آورد. مثلاً اگر پتروشيمي دهدشت پولش را در بانكهاي دهدشت قرار دهد، ما مشكل نخواهيم داشت. اما هلدينگ خليج فارس ميگه من پولم در تهران هست و ضرورت نميبينم، يك حقوق كارگر هست كه واريز ميكنم به حساب افراد. ببينيد اون نگاه جامعه گرا (سوسيال) كه ميگم اينجاست.
تفاوت اينه، نظام سرمايه داري يا ليبراليسم ميگه سرمايه دار مختار يا به اصطلاح آزاد هست هرجايي خواست پولش را به گردش درآورد، اما جامعه گرا ميگويد بايد براي برابري جامعه و اقشار قدم برداري و پولت را جايي به گردش در آوري كه به رفاه جامعه كمك كند. اين نگاه و نگرش مسئله هست. دو سال پيش يكي از كانديداي بويراحمد با من جلسه اي گذاشت و ميگفت شنيدم ايده هاي علمي داري و ميخوام من را حمايت كنيد، من به ايشان گفتم شما بفرماييد نگرشتان چيست كه اگر روزي رفتيد مجلس و طرح آزادسازي واردات خودرو آمد نظر شما چيست؟ بدون اينكه نگران باشم أيا شما همراه اقصاد دستوري هستيد يا اقتصاد آزاد و تماس بگيرم شما راي تان چيست؟ آيا راي تان را فروختي؟ آيا امتيازتان را گرفتيد يا نگرفتيد؟ مسئله نگرش هست، بنيان فكريست. من سعي كردم نگرش ها را بعنوان برنامه آوردم، اين راه حل براي هر مسئله و هرمنطقه چيست را ما در قالب يك سند منتشر خواهيم كرد كه همانطور گفته شد ما شانسي براي پيروز شدن نداريم هرچند تصميم جامعه مشخص مي كند اما اگر واي نياورديم و هركسي نماينده شد ميگوييم اين سند ماست، اينها وا پيگيري كنيد.
در ضمن تقاضاي ما اين هست كه شما بزرگ منشي كنيد، هرچند همه اعضاي شوراي وحدت نيامده اند و حاج دانشي فرمودن بخاطر فاصله ساير عزيزان نيامدند، چرا نيامدند؟؟ يك روزي رييس جمهور آمد و خاطرم هست نماينده كنوني فرياد ميزد كه چرا يك وزير را تعيين نكرديد براي بازديد از حوزه انتخابيه و حتي جلسه اي با وزير كار بود با حضور فعالان اقتصادي كه يك فعال اقتصادي از كهگيلويه نبود به جز بنده كه آنجا خواهش و التماس كردم كه بياييد به بافت تاريخي دهدشت سر بزنيد، همين مسئله هم در مورد شوراي وحدت وجود داره كه عزيزان نيامدن كهگيلويه. اين خواهش و تقاضا وا از شما دارم كه بزرگ منشي كنيد اگر ميخواهيد يك گذار جهت توسعه سياسي و عبور از انتخابات عشيره اي و طايفه اي يا ساختارهايي كه من اسمش را گذاشتم فرادستان رخ دهد، كه فرادستان يعني اينكه يكسري از افراد در طوايف هستند دسترسي به نماينده دارند و قدرت دارند. اينها ميان راي طايفه خودشون را ميخرن، و به طايفه ميگن شما هر نيازي داشتيد ما برآورده مي كنيم، شما فقط راي بدين به آقاي فلاني. بعد آقاي فلاني راي مياره، خوب اون نماينده كي را ميبينه؟ اون فرا دست را ميبينه، اون بزرگ طايفه را ميبينه و ديگه اون هزار نفر را نميبينه كه بهش راي دادن كه اين مسئله در طايفه خود ما وجود داره. اگر شوراي وحدت ميخواد اين گذار سياسي رخ بده، يك بزرگ منشي كنند و از كانديدايي كه راي خوبي دارند و اسپانسر دارند، آنها را تطميع كنند براي گذار ار اين ساختار كنار بروند. من اسم آقاي موحد آوردم اسم آقاي مژدهي را هم ميارم. آقاي مژدهي يكي از معاونين ملي ما بودند و بازنشسته شدند، من ازشون سوال دارم چرا ميخواهيد دوران بازنشستگي تون را بعنوان نماينده بر مردم تحميل كنيد؟ شما هم در همين گروه سني قرار داريد.
به والله زير پوست كهگيلويه آسيب هايي هست كه شماي تهران نشين نمي بينيد. نوجوان ١٣ ساله تا ميانسال ٥٠ ساله در هواي سرد زير پتو در بافت تاريخي دهدشت ميخوابه و اعتياد داره. آسيب هاي اجتماعي را من بعنوان كسي كه سرمايه گذار بافت تاريخي و ساكن آنجا هستم ميبينم، درد بيداد ميكنه، به والله حيفه، آدم بايد اشك بريزه از شرايط كهگيلويه با اينهمه منابع. نه اينكه شما از تهران يك تيم هاي رسانه بسازيد، ياراني بگيريد و برنامه ريزيهايي بكند كه ٣٧ كانديد هست و ٨ نفر مطرح هستند و ٢٩ نفر جوان كه آنها را تطميع كنيد ما به ازاي قول رشد و مسئوليت دادن. به والله حيفه بنام توسعه انساني، شما بايد در آخرت جواب بدين، بايد جواب فعاليت هاتون را بدين. بگذاريد جامعه با يك حرف مشترك، با يك دلخوش در انتخابات شركت كنند. شما ببينيد در حوزه بويراحمد چه شوري وجود دارد اما در كهگيلويه شور نيست، انگيزه نيست. اينجا اگر هزار نفر اطراف شما باشد، الزاماً نميخواهند راي دهند چون ما ميبينيم كه جامعه از كانديداي مطرح نااميدند. شرايط فرهنگي و اجتماعي كهگيلويه اصلاً خوب نيست. بگذاريد با بزرگ منشي اين شور و اميد بوجود بياد، با اين فضا سازيهاي رسانه اي اين شور بوجود نمياد مگر با كناررفتن كانديداهاي مطرح ادوار.
والسلام عليكم.
برچسب ها :انتخابات ، شورای وحدت ، صبح خرد ، کهگیلویه ، مجتبی اندرزیان
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
خدا وکیلی هر چه دفت کردم تنها گزینه اهل برنامه در کهگیلویه مجتبی اندرزیان است /کاش همه بزرگان مدعی بخاطر کهگیلویه و مردمش فرصت بدن اندرزیان
دلم برای امثال اندرزیان و خودم میسوزه که باید تاوان حضور امثال موحد بدیم /خدایا خودت کمکمان کن
اندریان جان تو هم اقازاده ای و برخوردار
دمت گرم صبح خرد که خردمندانه و مسئولانه امثال اندرزیان حمایت می کنید
چقدر همراهی و همکاری امثال اندرزیان ،ادریس کشاورز خوبه چقدر نیاز داریم به این همراهی ها /کاش سرنوشت کهگیلویه بزرگ دست امثال اندرزیان ادریس کشاورز رضا خاضع و امثالهم باشه
صبح خرد فقط میتونم بگم دمت گرم
بهترین گزینه جناب سید محمد موحد عزیز می باشد.
دوست عزیز املایی قشنگی نوشتی و گفتی وقتط وارد کارزار نمایندگی بشی تغییر میکنی پس وعده الکی ندید. زنده باد مرد پاک دست سید محمد موحد
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 8 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 8