تاریخ انتشار : سه شنبه 3 اسفند 1400 - 21:02

تحلیل رسانه ها ؛

“بادمجان دور قاب چین” های رسانه

“بادمجان دور قاب چین” های رسانه
امروزه هر چند تعدادی محدود در عرصه رسانه استان با سابقه، دغدغه و سواد فعالیت دارند اما در نقطه مقابل میدان بیشتر از آن کسانی است که از دیوار نویسی با رنگ به انجمن های مطبوعات رسیده اند و برای دیگران حکم صادر می کنند. افرادی که در عمر کاری شان یک کلمه ننوشته اند و نمی توانند بنویسند و وقتی "از اینجا رانده و آنجا مانده" اند ردای خبرنگاری بر تن کرده و طبق ادعای خودشان نمایندگی چند رسانه ی ملی را بر عهده دارند و شبانه روز در راهروهای استانداری و ادارات در تردد و منت کشی مدیران هستند.

“صبح خرد”؛ رسانه یا در عبارتی جزیی تر مطبوعات را رکن چهارم دمکراسی نام گذاشته اند؛ هر چند چنین جایگاهی منوط به وجود ارکان قبلی در ذیل یک جامعه دموکراتیک است؛ که چنین بستری در جامعه ما مهیا نیست اما همین تعریف بخوبی بیانگر  اهمیت و جایگاهی است که رسانه ها می توانند به حداقل هایی از آن دست پیدا کنند.
نمی توان رسانه ها و خبرنگاران را منتزع از جامعه ای که در آن فعالیت دارند دید و ارزیابی کرد . برای نمونه در استانی که تمام مناسبات سیاسی و مدیریتی آن قومی است و یا در ساختاری که چاپلوسی و فساد در تمامی سطوح آن رخنه کرده است انتظار برکنار بودن رسانه و اصحاب این حوزه از این موضوعات انتظار قابل تحققی نیست .

تملق، چاپلوسی و فساد مواردی نیستند که بتوان آنها را تابع اندازه گیری قرار داد و از فساد و چاپلوسی بد و یا بدتر نام برد. هر شکلی از آنها در نقطه مقابل شرافتی قرار می گیرد که در فرهنگ و ادبیات ما بر آن تاکید شده است و با هیچ چیز قابل توجیه نمی باشد.
حکایت برخی از فعالین بازار سایت های استان در نوع خود جالب توجه است و باید ذیل بحران اجتماعی بزرگ تر همچون فسادزایی، بی تخصصی، بی تعهدی و … در جامعه دیده شود.  کسانی که بدون حتی یک ساعت آموزش کار رسانه ای و یا اصول ابتدایی نگارش و یا تجربه قبلی به لطف گوشی های اندروید و گاهی با راه اندازی یک سایت بی مجوز و یا قرض گرفتن امتیاز سایت دیگران ، پسر خاله، دایی و خرزای هر مدیرکلی از خوزستان تا شاه بهرام و از خیمند تا دلی خمسیر می شوند. این‌ افراد معمولا برای مدیران جدید وضعیت خوش آمدگویی به اشتراک می گذارند اما در بدرقه خبری از آنها نیست. به عبارتی آنها صرفا در بند مدح و تملق مدیران وقت هستند و سازمان و عملکرد برایشان تفاوتی ندارد. این گروه به تعبیر عبید زاکانی در رساله دلگشا”ندیم سطانند نه ندیم بادمجان”

امروزه هر چند تعدادی محدود در عرصه رسانه استان با سابقه، دغدغه و سواد فعالیت دارند اما در نقطه مقابل میدان بیشتر از آن کسانی است که از دیوار نویسی با رنگ به انجمن های مطبوعات رسیده اند و برای دیگران حکم صادر می کنند. افرادی که در عمر کاری شان یک کلمه ننوشته اند و نمی توانند بنویسند و وقتی “از اینجا رانده و آنجا مانده” اند ردای خبرنگاری بر تن کرده و طبق ادعای خودشان نمایندگی چند رسانه ی ملی را بر عهده دارند و شبانه روز در راهروهای استانداری و ادارات در تردد و منت کشی مدیران هستند. آنها در هر نشست خبری جلوتر از بقیه حاضر می شوند و به مدیران و معاونان استاندار و نمایندگان مجلس مشاوره می دهند. یا به اصطلاح خبرنگارانی که کل محتوای تولیدی شان انتشار عکس خود در کنار رئیس دفتر نمایندگان و این و آن در گزارش تصویری اتفاقات استان است. ابتذال در رسانه های استان به نقطه اوج خود رسیده است و جالب آن که همه معترضند اما در عین حال همه نیز مبتلا. رسانه ای که قرار بود نمک بر زخم های استان باشد خود در آستانه گندیدگی به سر می برد و وای به این روز .
وضعیت رسانه های استان را باید در امتداد مدیران قومی و محفلی در استان دید تا به قول مظفرالدین شاه همه چیزمان به همه چیزمان بیاید. بی تردید مدیران ضعیف و آویزان به خبرنگاران نقطه مکمل و متقابل تقویت ابتذال رسانه ای و به اصطلاح خبرنگاران آویزان این و آن در استان هستند.
بهتر است به جای عنوان خبرنگار یا اهالی رسانه از این گروه تحت عنوان “کاسبان بازار چاپلوسی رسانه” نام برد که شان سایر فعالین واقعی رسانه را نیز خدشه دار کرده اند و برای یک ژتون غذا و یا جای خواب هزاران بار به رنگ “بادمجان دور قاب چین” در می آیند ./گلبونگ

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.