دقیقا حرف دلمه زی صبح خرد👌
تاریخ انتشار : یکشنبه 13 اسفند 1402 - 12:29
دروغ های که به "سعادتیان و مژدهی" گفته شد؛
همدلی از هم زبانی خوش تر است!
رقص پرچم، لبخند و همراهی های مصنوعی؛ زبانی همراه و دلی علی رغم زبان؛ نمایش مضحک برادری و هم طایفه ای؛ تمام اینها در تقبیح رفتار شبه سیاسی افرادی است که به نام جرافیا و طایفه به چهره قشنگ و هویت ساز هر دو خراش انداختند...
“صبح خرد”؛ ماراتن انتخابات ۱۱اسفند در کهگیلویه بزرگ به پایان رسید و سید محمد موحد مجدد با کسب حداکثر آرا برای هفتمین بار راهی بهارستان شد تا کهگیلویه بزرگ و محمد موحد در این مورد رکورد عجیبی داشته باشند که احتمالا هیچگاه در هیچ جایی شکسته نشود.
رقبای این دوره محمد موحد رقبایی قوی، صاحب برنامه، باتجربه و دارای شخصیت سیاسی خوبی بودند؛ هم بزرگواری تجربه دو دوره نمایندگی مجلس را داشته و هم علی مژدهی تجربیات انبوهی در حوزه های گوناکون داشته و آیت الله سعادتیان نیز سابقه و تجربه خوبی داشتند و در کنار اینها رضا دهبانی پور هم بوده که مدیرکل ارشاد استان و معاونت فرهنگی دانشگاه یاسوج در کارنامه داشته و مردم در کهگیلویه بزرگ بهترین فرصت را برای انتخاب بهترین گزینه داشتند اما ترجیح دادند باز هم به سید محمد موحد اعتماد کنند و علی رغم نقدهای فراوان رسانه ها، شبکه های اجتماعی و سخنرانی ها و مواضع انتخاباتی رقبا که تلاش کردند مردم را برای عبور از وی قانع کنند؛ نتوانستند یا نشد یا هر عامل دیگری موثر واقع نشدند و موحد در کنار تاجگردون و بهرامی مثلث مجمع نمایندگان استان را تشکیل داد.
انتخابات کهگیلویه بزرگ نکات و ریزنکته های داشته که به وقت حتما گفته خواهد شد اما در این فرصت و زمان به شرایط انتخاباتی دو چهره ای پرداخته خواهد شد که عجیب و شگفت مورد استقبال قرار گرفتند و عجیب تر اینکه خروجی کار اصلا با آنچه اتفاق افتاد همخوانی نداشت؛ به بیان دیگر اگر پنجاه درصد استقبال و حمایت ها از سعادتیان و مژدهی منجر به درج نام این دو در تعرفه رای میشد یقینا نه نتیجه انتخابات کهگیلویه این بود و نه تعداد رای این دو این مقدار؛ یعنی حداقل تصور رای سعادتیان و مژدهی ۴۰هزار رای بوده که تمام این هیاهو ها و اتفاقات و استقبال های رنگین شده حدود ۱۸هزار رای که عملا نشان میدهد تعداد کثیری از همراهی ها؛ نمایشی، دروغ و عدم وفاداری بود که از نکات تاریک این انتخابات بود.
بررسی اجمالی خروجی اعداد صندوق های رای در جغرافیای قومی این دو چهره نشان میدهد این گزاره که همراهی برخی طرفداران انتخاباتی مژدهی و سعادتیان صرفا یک حضور نمایشی بوده و قول رای به دیگری داده شده و با این توجیه که «برادرمان است و نمی توانیم» حضورشان در ستاد و کاروان ها بوده و رای آنها جای دیگری؛ انفاقی ناپسند که چهره انتخابات را تا حدی مکدر کرد.
منظور و فحوای این بحث صرفا هویت و اصالت بخشیدن به بحث قومیت و نژاد و اهمیت آنها در انتخابات نیست که قویا مردود است اما هدف تقبیح حرکات و نمایش های دروغینی است که تحلیل گران را دچار اشتباه کرده و مژدهی و سعادتیان در جایی که باید و لازم بود تنها گذاشتند و این اصلا موضوع قابل گذشت و زیبایی نیست.
علی مژدهی چهره ملی بوده و محل تولد چاروسا، اهالی لنده و سوق و بخش زیادی از دو منطقه بهمئی نزدیکان وی بوده ولی علی رغم قول ها، همراهی و وعده ها و فراوانی تعداد رای اما خروجی آن بسیار ناامید کننده بود.
در حوزه و زادگاه آیت الله سعادتیان نیز چنین اتفاقی افتاد و عجیب بوده که شیک پوش ترین و خوش صحبت ترین کاندید انتخابات در حوزه جغرافیای خود هم سرنوشتی شبیه مژدهی پیدا کرد و ثابت شد عملا حضورها نمایشی و همراهی ها زبانی بود.
تاکید میگردد علی رغم وجود و هویت قابل قبول اقوام و طوایف و نقش و کارکرد مهم آنها در موضوعات سیاسی و اجتماعی و کمک به اقتدار ملی در سطی بالاتر هدف اصالت بخشیدن به همراهی سیاسی قومی نیست بلکه تقیبح حرکات نمایشی عده ای است که علی رغم حضور و لبخند مصنوعی کنار دیگری به بهانه هم طایفه ای اما دل و قولشان جایی دیگری است.
شاید بیان این موضوع چندان مورد طبع و نظر مژدهی و سعادتیان قرار نگیرد اما باید گفت این مردم کهگیلویه بزرگ بودند که به طرح ها و ایده های جدید نیاز داشتند و این دو چندان نیازی به صندلی مجلس نداشته و ندارند ولی سوال اینجاست که چرا همواره و همیشه مردم کهگیلویه بزرگ به استمرار وضع موجود اعتقاد و باور دارند و نمیخواهند تجربه جدیدی داشته باشند و این عجیب، عجیب است!
مسئولیت پذیری سیاسی اجتماعی مژدهی و سعادتیان، ماندن تا پایان انتخابات و برنامه محوری در کنار ایجاد شور انتخاباتی از این دو خاطره ای ماندگار به یادگار گذاشته و قطعا با ایجاد تغییرات بهتر و بیشتر و نگاه تازه تر آینده بهتری خواهند داشت.
تحلبل رفتارهای سیاسی غلط و همراهی های نمایشی برخی در کنار مژدهی و سعادتیان و تقبیح این حرکات ناپسند دلیلی نمیشود که موضوع رای قومیتی در سایر نقاط و مناطق استان دیده نشود ولی در این مقال کوتاه و زمان اندک به این دو پرداخته شد و قطعا به موضوعات دیگری از قبیل تحلیل رفتارهای سیاسی اشتباه عدل هاشمی پور، عدم کار سازمانی، ساختاری تیم بزرگواری و همچنین عدم استقبال ناامید کننده مردم از طرح ها و برنامه های نورگرایان جوان نیز پرداخته خواهد شد.
برچسب ها :مژدهی، سعادتیان، صبح خرد، جغرافیا، دروغ
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
یعنی به عینه دیدم اونی که همش تو ستاد مژدهی بود رائ شو به کسی دیگه داد
په همی دشمن زیاریله نیگی یه آدم خوبی مثل سعادتبان باید ایقد رای بیاره
همی چاروسا بگو سیتو نه عیبه من چاروسا مژدهی نه اول بو
په غیرتتو و کو رفته
آقایون بزرگواری و سعادتبان و مژدهی هر سه با قانون آشنا هستند و انتظار میره اگه واقعا تقلبی صورت گرفته به جد پیگیری کنند.
واقعا تاسف آوره
ما تو چه قرنی داریم زندگی می کنیم و هنوز رای مردم رو با مبلغ ناچیز می تونن بخرن
کر آغا په خوش چشه بازم خشه ده دور دیه هم بیا بازم خشه بازم خشه
شما قضیه را بد برداشت کردید،کسانی که به سعادتیان و مژدهی و دهبانی رای دادند یاران واقعی آنها بودن و کسانی که فقط بخاطر شلوغ بودن کاروان و ستادها جمع می شدند به آنها رای ندادن و تنها هدفشان ماندن این سه کاندید تا آخر بود تا از این طریق بتوانند رای های رقیب اصلی را کاهش دهند و خود پیروز رقابت باشند،،،اما مردم فهمیده و دارای بلوغ سیاسی نشان دادند که با این حربه ها فریب نمی خورند.
باسلام و تشکر
همه میدانند موحد با تقلب قبول شد. اگر بقیه کاندیدا عرضه و جربزه دارند پیگیری بازگشت کنند شواهد و مدارک تقلب زیاده مردم هم پشت سرشون هستند تا به انتخابات دوباره برگزاری بشه. خددا میدونه اگر انتخاب سالم برگزاری میشد موحد قبول نمیشد. امیدوارم خدا جوابشو بده.
طایفه گری در کهگیلویه در بین عوام هست، جوانان و میانسالان کوچکترین ارزشی برای طایفه قائل نیستند، سابقه شهری دهدشت ۷ سال از یاسوج بیشتر است سالهاست که مردم توانمد کهگیلویه بزرگ مهاجرت و زندگی بیرون از شهرستان را ترجیح دادند و ساکنان فعلی هم امید به نمایندگان آن هم از نوع اصولگرا نبستند ، ما ده سال هست که اختیار انتخاب مدیر مدرسه را هم از ما گفتند و به مرکز استان دادند
طایفه گری در کهگیلویه در بین عوام هست، جوانان و میانسالان کوچکترین ارزشی برای طایفه قائل نیستند، سابقه شهری دهدشت ۷ سال از یاسوج بیشتر است سالهاست که مردم توانمد کهگیلویه بزرگ مهاجرت و زندگی بیرون از شهرستان را ترجیح دادند و ساکنان فعلی هم امید به نمایندگان آن هم از نوع اصولگرا نبستند ، ما ده سال هست که اختیار انتخاب مدیر مدرسه را هم از ما گفتند و به مرکز استان دادند
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 11 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 11