تاریخ انتشار : پنجشنبه 30 آذر 1402 - 10:03

یادداشت سیاسی، مناسبتی

تا زمان طلوع صبح دست از مبارزه برای توسعه و رفاه سرزمین مادری برنخواهم داشت!

تا زمان طلوع صبح دست از مبارزه برای توسعه و رفاه سرزمین مادری برنخواهم داشت!
مجتبی اندرزیان از کاندیدهای جوان انتخابات حوزه انتخابیه کهگیلویه، بهمئی، چرام و لنده در مطلبی در آستانه شب یلدا نوشت: من با همه مردم عزیز کهگیلویه بزرگ عهد می‌بندم تا زمان طلوع صبح دست از مبارزه برای توسعه و رفاه سرزمین مادری برنخواهم داشت و دست به سوی همه دغدغه‌مندان، نخبگان، فعالان اقتصادی، معلمان و کنشگران مدنی دراز می‌کنم.

“صبح خرد”؛  در بیانیه شماره ۴ اندرزیان آمده است؛ 

بیانیه شماره ۴: شب یلدا، تقابل ظلمت و روشنایی
بسم الله الرحمن الرحیم
وَالصُّبْحِ إِذَا أَسْفَرَ.
بر سر آنم که گر ز دست برآید دست به کاری زنم که غصه سر آید
صحبت حکام ظلمت شب یلداست نور ز خورشید جوی بو که برآید
بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید
غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست
هر که به میخانه رفت بیخبر آید
باوجود آنکه هرساله مردمان ایران زمین آخرین شب از فصل پاییز را با نام شب یلدا به همنشینی و گفت و گو در کنار خانواده و بزرگان فامیل میگذرانند و صله رحم که همواره در اسلام توصیه شده است را به نحو احسنت بجا می آورند، اما کمتر دیده می شود که درباره فلسفه تاریخی این شب و دلایل جشن و شادی آن گفت و گو و بحث صورت پذیرد. با این وجود ضروریست که در کنار همه ی سنت های نیکو در این شب، درباره چرایی برگزاری این رویداد اجتماعی و تاریخی برای نسل های نو صحبت شود و بیان گردد که این اتفاق باستانی ریشه در آیین میتراِئیسم دارد و شب یلدا بعنوان طولانی ترین شب سال، نماد تقابل ظلمت و روشنایی، خیر و شر یا خوبی و بدی است و پس از این تاریکی طولانی، روشنایی و نیکی به پیروزی میرسد. بعبارتی شب یلدا نماد پایان ظلمت و آغاز روشنایی است. بنابراین من از همه مردم عزیز کهگیلویه بزرگ تقاضا دارم، امسال شب یلدا را متفاوت تر از سالهای گذشته برگزار کنیم و برای آگاهی جامعه و آینده فرزندانمان به آسیب شناسی ظلمت هایی چون بیکاری، فقر، ناامیدی، خودکشی، بی آبی، زنان گوجه چین، آسیب های اجتماعی، نبود زیرساخت ها و هر آنچه از جنس ظلمت می باشد گفتگو و ریشه یابی کنیم تا بتوانیم آگاهانه به استقبال روشنایی برویم. بی شک جامعه کهگیلویه بزرگ باوجود منابع طبیعی سرشار و نیروهای انسانی متخصص شایسته این همه کاستی ها و ظلمت نیست. من بعنوان سرمایه گذار و ساکن بافت تاریخی دهدشت به اطلاع همه مردم عزیز کهگیلویه بزرگ بویژه کاندیداهای محترم میرسانم آنچه از تاریکی بافت تاریخی بلادشاپور دیده ام وضعیت دهشتناک زیرپوست شهر است و آسیب های اجتماعی فراوان در بین نوجوانان تا افراد میانسال جامعه بیانگر آینده ترسناک جامعه کهگیلویه بزرگ می باشد.
لازم به ذکر است در کنار همه این کاستی ها و ترس ها، آنچه مرا از آینده این سرزمین می ترساند و وادار به حضور در انتخابات مجلس شورای اسلامی نمود، انبوه جمعیت جوانان دهه شصت می باشد که در آستانه میانسالی قرار دارند. این نسل بخاطر محافظه کاری ناخودآگاه، منافع فردی را به منافعی جمعی ترجیح می دهند.
همزادان نسل دهه شصت، هیچ میدانید که سهم ما از توسعه و فرصت های اقتصادی و رفاه، وجود صندوق های بازنشستگی ورشکسته ای است که همچون همه رویدادهای ماقبل – مانند کنکور، استخدام، تسهیلات اشتغال و انواع فرصت ها- قرار هست باز هم با بیابان بی ثمر سوء مدیریت ها روبرو شویم و حتی در ایام پیری توان تامین معیشت، بهداشت و درمان خود را نداشته باشیم. آینده بسیار ترسناک خواهد بود اگر در انتخابات پیش رو بی تفاوت باشیم و یا وارد بازی تکراری قول های دروغین و وعده های پوشالی شویم. اگر بی تفاوت باشیم قدرت طلبان به خواسته های خود میرسند و تلاش برای اعمال خواست هایمان بسیار پر هزینه تر خواهد بود. اگر بخاطر منافع فردی راه دوم را انتخاب کنیم و وارد بازی وعده ها شویم بایستی مسئولیت عملکرد خود را بپذیریم. چراکه هم به خود ظلم کرده ایم و هم مسئول عدم توسعه ، فقر و مشکلات کهگیلویه بزرگ خودمان خواهیم بود. به نظر اینجانب میتوان در انتخابات کنشگر بود و بعد از انتخابات نیز مطالبه گر شد.
آری من بعنوان یک جوان دهه شصتی، نسل y (متولدین ۱۳۵۵الی۱۳۷۵ ) و نسل z (متولدین ۱۳۷۶الی ۱۳۹۰) را از آینده ظلمت گونه کهگیلویه بزرگ میترسانم و راه حل را عبور از روش های سنتی گذشته میدانم. چراکه میتوان گفت همه کاندیدای عزیز حاضر در صحنه انتخابات از جریان مالکیت عشیره ای که در بیانیه شماره دوم به تفسیر آورده شد، تبعیت می کنند. من با همه مردم عزیز کهگیلویه بزرگ عهد می بندم تا زمان طلوع صبح دست از مبارزه برای توسعه و رفاه سرزمین مادری برنخواهم داشت و دست به سوی همه دغدغه مندان، نخبگان، فعالان اقتصادی، معلمان و کنشگران مدنی دراز میکنم.
در پایان از همه نخبگان و دغدغه مندان استدعا دارم اگر باور دارید که کهگیلویه بزرگ در پیچ تاریخی قرار دارد، اگر باور دارید آسیب های اجتماعی فراوان و تاب آوری جامعه محدود شده است، اگر باور دارید زنان سرزمین ما شایسته این همه رنج و محنت نیستند، اگر باور دارید منابع طبیعی و نیروهای انسانی ما در عصر تکنولوژی به یغما رفته اند، اگر باور دارید فقر و بیکاری عزت جامعه را تحقیر نموده است، اگر باور دارید توسعه امریست جمعی و نه وعده ای فردی، و هزاران اگرهای دیگر که در ذهن خردمند جامعه میگذرد و جز آه و افسوس چاره ای نمی یابد، بیایید فریاد

تحول خواهی سر

دهیم و این شب یلدا را آگاهانه با شادی به صبح طی کنیم.
ارادتمند – مجتبی اندرزیان

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.