تاریخ انتشار : پنجشنبه 4 مرداد 1403 - 9:24

گزارشی از "کهگیلویه" و"آبان" ؛

پسری که برای طبیعت زاگرس زندگی میکند

پسری که برای طبیعت زاگرس زندگی میکند
"آبان" نام دارد ؛هرچند در شناسنامه مهراب کشاورز است ؛در الگن زندگی میکند ؛روستایی زیبا در دامنه کوه های زاگرس در شهرستان کهگیلویه و این روز ها تصویری از وی در شبکه های اجتماعی به سرعت وایرال میشود.

تصویر ثبت شده از آبان کشاورز محیط‌بانی که ساعات طولانی بدون صرف غذا و استراحت به اطفای آتش کوه سیاه در جنگل‌های کهگیلویه و بویراحمد پرداخته بود، توسط دوستداران محیط زیست بازنشر شده است. آبان کشاورز که در کامنت‌های مربوط به پست یک صفحه محیط زیستی، خود را «حافظ طبیعت ایرانمان» معرفی کرده، به تنهایی به جدال با آتش رفته بود تا نیروی مردمی برای کمک برسند و حریق را خاموش کنند.

“صبح خرد”؛ آبان کشاورز محیط بان افتخاری طبیعت زاگرس نمونه مشخصی  از عدم توجه مسئولان منابع طبیعی و محیط زیست استان به اقلیم به شدت در نعرض خطر زاگرس است.

آبان علاقه وافری به محیط زیست و منابع طبیعی دارد و ساعات زیادی از روز را در منطقه حافظت شده قرق الگن که وابسته به بنیاد الگن می گذراند و به تنهایی با انبوهی از مشکلات مبارزه می کند و شاید اگر حمایت های بنیاد الگن نبود سالها پیش خسته میشد ولی آبان با حداقل ها، بیشترین حمایت، مراقبت و محافظت را از طبیعت زاگرس داشته و تصویر خستگی مفرط وی در مبارزه با آتش در منطقه کوه سیاه در بخش چاروسا شهرستان کهگیلویه خود گویای خیلی از مسائل است.

عصر پنجشنبه ۲۸تیرماه در گپ و گفتی خودمانی از ابان پرسیدم روزگار چگونه می گذرد؟ با همان تبسم همیشگی همراه با شرم مدام گفت با بلوط ها و زالزاک ها خوشم و صدای موتور سیکلتم دیگر برای ساکنان منطقه حافظت شده ازار نیست که حس میکنم حتی به ارامش هم میرسند.

آبان از سختی های مراقبت گفت و گفت: سعید را دوست دارم که مدام هوایم را دارد ولی کاش منابع طبیعی و محیط زیست استان بیشتر برای طبیعت و زیست بوم زاگرس انرژی بگذارند و هرچند میدانم دستشان خالی است اما میشد با استخدام امثال من پشتوانه قوی تری برای دلگرمی و حفاظت از طبیعت ایجاذ کنند.

آبان از حمایت مردم ایران تشکر کرد و با بغض گفت؛ این که مردم از تمام جغرافیای ایران حمایت کردند افتخار میکنم و امیدوارم حال طبیعت، حال مردم و وطنم خوب باشد و کنار هم برای ایران عزیزمان تلاش کنیم و زندگی کنیم.

محیط بان بنیاد الگن از اقدامات بنیاد و سعید انصاریان گفت و از روزهای سخت ابتدایی و گفت؛ وقتی سعید به الگن برگشت و بنیان الگن را بنیان کرد ابتدا سخت بود اما کم کم مردم همراه شدند و امروز چهره روستای الگن حتی نسبت به خیلی روستاها تغییر کرده و زیباتر شد که دلیل آن علاوه بر طرح هادی بنیاد مسکن، اقدامات عمرانی و زیست محیطی بنیاد الگن هم بود.

آبان از عکسی که در سطح گسترده ای در سطح ایران وایرال شده گفت و ادامه داد؛ روز وقوع آتش در منطقه کوه سیاه با آماده کردن دمنده در کمترین زمان ممکن به منطقه آتش رسیدم و با تلاش از گسترش آتش جلوگیری کردم و اهالی منطقه و نیروی مردمی که رسیدند به سختی آتش را مهار کردیم و در همه این شرایط تلاش کردیم فاجعه کوه خائیز تکرار نشود که الهی شکر حجم تخریب زیاد نبود.

از ابان پرسیدم در همه این شرایط سخت چه آرزوی داری و چه اهدافی را دنبال می کنی و در پاسخ گفت؛ می توانستم مثل خیلی به مناطق جنوب رفته و به مشاغل پردرامدتر با امکانات بهتر و بیشتر بروم اما علاقه به طبیعت و زاگرس اولویت مهم من است و دوست دارم با استخدام در منابع طبیعی مدام در حال گشت زنی و مراقب از طبیعت باشم و امیدوارم مسئولان کشوری صدای ما را بشنوند.

ابان که این روزها نقل محافل زیست محیطی است و در شبکه های مجازی معروف تر شده از عدم علاقه به این کارها گفت و شرح داد؛ محیط زیست و منابع طبیعی و زیست بوم زاگرس تمام زندگی من است و هرگز بخاطر دیده شدن کاری نکردم و اگر کسی چنین نگاهی به من دارد منصف نیست و صد البته حمایت ها و انرژی مثبت مردم ایران برایم اهمیت بالای دارد و قدردان تمام آنها هستم.

فعال منابع طبیعی از مسئولان خواست که حواسشان بیشتر به  طبیعت زاگرس باشد چرا که با ادامه روند تخریب زاگرس این گنجیه طبیعی مهم آسیب فراوانی میبیند و لازم است امکاناتبیشتری برای حمایت و مراقبت از طبیعت در اختیار منابع طبیعی و محیط زیست قرار دهند.

سعید انصاریان موسس بنیاد الگن در مورد آبان و آتش زاگرس در صفحه شخصی خود نوشت؛

مثل آتش بعد از گمان سیاوش مثل کمان بعد از وقوع آرش مثل لاله های

واژگون از شرم از روایت آریوبرزن مثل دلشوره های قلعه از سکوتهای طولانی بابک مثل انگیزههای اسب از شتافتن نادر، مثل خشت مال چغازنبیل مثل میل کلمات به سعدی مثل دو سرباز گمنام بر گرده ی ارس که دو شبانه روز دو گردان جنگیدند مثل دستهای از پشت بسته ی غواصهای

اروند مثل دلاوران همیشه ی این سرزمین اهورایی که بلندترین حماسه ها هم کفاف

ارتفاعشان را نمی دهند.

این مکث این عکس تا همیشه میدرخشد ما برای یافتن شکوه لازم نیست راه دوری برویم همین دور و بر خودمان همین روزهای زاگرس همین دلاوران گمنام ایستاده بر گرده ی دژخیم ترین

آتش ها!

ما این گونه ما شدیم

لال باد زبانی که از مصاف شما با زبانه ها ننویسد کور باد کلامی که به تکلم تماشای شما ننشیند

کو فرمان روایی که بر سینه هاتان مدال نثار و ایثار بنشاند؟

این انحنای خوابیده بر آتش بر بعد از تقطیع آتش، آبان است

آببان ایران که بلوطها و کبکها را خویشاوندان خود میداند

آتش نشان زاگرس

مثل برق اشتیاق چشمان کسی از آبادی میهن می درخشد

درود بر آبان درود بر آبانها درود بر آب بانها…..

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.